خب دوستان با نظراتشون حسابی حالی دادند بهمونو بعضیاشونم عرض ادبی کردند. خلاصه نظر شخصیتونه و قابل احترام ، اسم وبلاگم طنزهای بی قافیه است یعنی قافیه ای نداره یعنی واسه دل خودم مینویسم پس شاید بی ربط باشه یا به مزه یا ...
در ضمن نظراتی که موج منفی میدند یا میگند جمعش کن بابا منو بیشتر ترغیب میکنند که با قدرت ادامه بدم یعنی کلا آدمیم که کاریو شروع کنم تا آخرش وامیستمو تمومش میکنم. البته از حق نگذریم نظرات بعضیاتونم واقعا عالی بود خیلی کمکم کرد ممنون از همتون
چندی است که چشمانمان به این آمار وبلاگ دوخته شده و هر روز مانند شیر و پنیر بسته بندی شده آب میرود. هی که دلمان گرفت ازین بازار بی رونق وبلاگیمان. مغزمان که دیگر فرمان که هیچ گاز و ترمز هم نمیدهد که بدانیم چه کنیم چهار پنج نفر بیایند و بخوانند و کیفور شوند و اگر حالی باقی ماند نظری بدهند. جوانی کجایی که اگر پیدایت بکنم خشتکت بر سرت می افکنم
دیشب اخبار رو گوش میدادم گفت به صرافی های غیر قانونی یک مهلت پانزده روزه دادند که مجوز دار و قانونی بشند یا دم و دستگاه و جمع کنند یا خودمون میایم جمع میکنیم (یعنی فر خوردیم در حد تیم ملی با این قاطعیت تام) ولی اونا منظور اصلیشون این بوده یا تا پانزده روز دیگه قانونی بشید یا اگر قانونی نشدید پانزده روز دیگه هم بهتون مهلت میدیم سر جدتون بیایند و مجوز دار بشید اینقدر ما مهلتشو تمدید نکنیم
فهمیدیم آنچه که در وبلاگمان کم است غیر از شما دوستان گل و نظراتتان یک بخشی به نام مجله ی الکترونیکیه که اگر خدا یاری کند کم کم میرم تو فکرش برای ساخت و هر یک هفته یکبار با فرمت PDF و Word و گوشی های موبایل برای شما ایجاد میکنم. داخل این فایل جدیدترین مطالب طنز محیط مجازی رو مینویسیم از فیس بوق گرفته تا انجمن های ایرونی خودمون ، که انشاله لحظه ای ناراحتی ها و سختی های زندگی را فراموش کنیمپد و لبخند روی لباتون بشینه. پس از دوستانی که میتونند واقعا بهم کمک کنند خواهش میکنم حتما حتما آمادگیشونو اعلام کنند
نام فیلم: انتخاب واحد با اعمال شاقه
بازیگران : کلیه ی دانشجوها + من بدبخت
کارگردان: اینجانب
لوکیشن: سایت دانشگاه + اینترنت با سرعت فضایی
شرح فیلم:
صبح ساعت 7:30 از خواب بیدار شدیم و از استرس انتخاب واحد یک دستشویی با کلی تفکرات رفتیم و خودمان را از تمام دل مشغولی ها و فکر ابن عذاب بزرگ خالی کردیم حالا یک صبحانه که تمام ویتامین اون بدلیل استرس کوفت بدنمان شده میخوریم و بدن خود را برای این ماراتن فیل کش نفس گیر آماده میکنیم.
بدلیل زیادی متن بقیه در ادامه مطلب ...
نام فیلم: تاکسی خطی
بازیگران: دو راننده ی بی اعصاب و دارای خشاب گذاری 2000000 فحش در دقیقه به صورت آپدیت شده
کارگردان: یک بیکار با دوربین موبایل
ساعات شروع نمایش: هر روز از صبح خروس خون تا بوق سگ مقابل ایستگاه تاکسی دارای جایگاه VIP و لژ خانوداگی همراه با جلوه های ویژه
شرح فیلم:
اوی مرتیکه من زود تر از تو اومده بودم الان خشتکتو سرت میکنم. هنوز آدم خر تر از خودت ندیدی. اگر بوووووووووق پاره نکردم. به من میگن فلان بی مخ. در اینجا دو راننده یقه ی هم دیگه را گرفته و به قابت جر میدهند که تمام پشم و پیلی اونها میزنه بیرون چه صحنه ای پر از شپش و موجودات ناشناخته دیگر :دی به دلیل پیش فعال بودن دو راننده کل فضا رو بوی عرق پر کرده و در اینجا بقیه ی راننده ها که تا اکنون نقش سیب رمینی رو ایفا میکردند شروع به تفکیک دو راننده از هم میکنند. در قسمت آخر معمولا شاهد فحش های ناب هسنیم. ولم کنید تا بزنم بووووووووووووق من اگر بووووووووووق بیام بوووووووووووق ببین بووووووووووووووق
احساس میکنم یک چیزی تو وبلاگم کمه نمیدونم چیه ولی یک حسی میگه یک موضوع یا یک مطلب یا ... باید توی وبلاگم باشه ولی نیست. به نظر شما اون چی میتونه باشه؟