دلتنگی

دلتنگی واسه قدیم قدیما بوووود که همه مردم همه چیزشون تنگ بود (اصلا اشاره خاصی به جای خاص تری ندارم ) دلشون تنها یک راه ورود داشتو یک راه خروج و فقط جای یک نفر توش بود اونم کسی نبود جز دختر همساده ولی الان کلا قضیه فرق کرده قلبا که ماشاله همه شبیه آبکشن صد تا راه ورودو خروج داره بغیر از راه در رو هاش که تو مواقع بحرانی به کار میره بعدم ماشاله همه دلها شده اتوبان تا دلت بخواد جا دارند واسه افراد و عشقای جدید و متنوع هیچوقتم ظرفیت این دل تکمیل نمیشه ماشاله به این همت و پشتکار سیری ناپذیر خلاصه معنای دقیق دلتنگی خیلی وقته داره خاک میخوره و قدیمیا میگند چیز خوبی بوده و کلی هم باهاش خاطره دارند مثل ما دهه شصتیا  ولی الان این کلمه جاشو داده به دلگشادی و شما دهه هفتادی هشتادیا و به بعد باید باهاش خاطره بسازید

فیس و افاده

اینایی که کلی فیس و افاده دارند میگند واه کثیف شدیم واه فلان شدیم و ... نصف لذتای زندگی رو از دست میدند. اولین لذت پاک کردن دستای خیس با باسن محترم هستش که آدمو کلی آروم میکنه دومین لذت که حتی بعضی شعرا هم در وصفش شعر گفتن پاک کردن دماغ در هنگام شل شدن با آستین لباس یا پشت دسته که چنان آدمو کیفور میکنه که نگو. یکی دیگه ازین کارها که آدمو به عرش کبریا میبره و بعضیا به وضوح میرند تو خلآ و دیگه بیرون نمیاند دست تو دماغ کردنه و از همه مهمتر درست کردن گیل گیلی هستش 

دهه شصتی (6)

خب اینبار واقعا بحث جدیی دارم برای اینکه ما واقعاااااااااااااااا نسل سوخته ایم. تو زمان ما از شنبه تا پنج شنبه که میرفتیم مدرسه چشمامون سفید میشد تو فصل زمستون که یک برف بیاد شاید این مدرسه تعطیل شه البته اگر بعدش زرتی بارون نمیزدو کلا تر نمیزد تو حالموووون. حالا ماشاله انقدر این دهه جدیدیا انقدر گشاد شدن (معادل حرف بیحال شدن ) و آپشن واسه تعطیلی دارند که دوست دارم کلا آموزش پرورشو آتیش بزنم  پنجشنبه ها که کلا تعطیل بعدشم یک هفته بخاطر گرمای هوای تعطیل ، یک هفته بخاطر آلودگی هوا ، یک هفته بخاطر آنفولانزا خوکی ، یک هفته بخاطر اینکه دور هم باشیم نعطیل و ... خلاصه خواستم بگم ما که هر روز درس میخوندیم اینطور شدیم خدا بخیر کنه آینده رو با این نسل خسته 

نزدیکی احساسات

از نظریات خودم اینه تو هوای بارونی عمه ی کسایی که سوار ماشینند خیلی خیلی به عابر های پیاده نزدیک میشند یک جورایی با هم ادغام میشند و تا پایان بارندگی این حس وجود داره. البته تا جایی که دیدم بحث به تک تک فامیل کشیده میشه و به کل فامیل شخص ماشین سوار عرض سلام و خسته نباشیدی با اخلاص و از ته اعماق احساس داده میشه. رانندگان محترم بیاید با خویشان و مخصوصا عمه ی خود مهربان باشیم

نوستراداموس

میخوام از همین جا به نوستراداموس این مرد خستگی ناپذیر این زر زن بزرگ این دری وری گوی عالم تبریک بگم بخاطر شکم پریش و اینکه اون شبی که پایان دنیا رو دیده حسابی و تا انتها خرده بود و اصلا به فکر عمه ی مریضش نبوده کلا 7 میلیارد آدمو اسگل کردی به شیوه ی سامورایی رفت. ولی خوشم اومد ازینکه به فکر باقیات و صالحات خودت بودی و حتی با وجود اینکه گور به گور شدی ولی کاری کردی که سال های سال ازت یاد بشه و روحت مورد ستایش ما ایرانی ها و مردم جهان قرار بگیره. خلاصه امیدوارم با این کارت عمه ی گرامیت ازت راضی باشه 

تلوزیون

یک قانونی تو اکثر خونه های ما ایرانیا هست اینکه وقتی تلوزیون خاموشه هیچکس هیچ برنامه ی مورد علاقه ای نداره که نگاه کنه ولی خدا نکنه آدم بعد از عهد بوقی بخواد بشینه یک کانالو ببینه هم روشن که میکنی یکی میخواد اخبار گوش بده یکی سری هشتصدم جومونگو که رفتند تو فضارو میخواد ببینه  کلا همه برنامه ها جالب میشه الا برنامه ی من. در اینجا از نقش فعال و همیشه در صحنه ی سیب زمینی خودم ، کمال تشکر رو دارم که در تمام مراحل زندگی من رو یاری کرد و تنهام نذاشت. من فکر کنم دلیل اصلی اینه تو اکثر خانواده های ما کار با کنترل تلوزیون یاد داده نشده و نمیدونند چطور تلوزیونو روشن کنند

عابر بانک

نمیدونم شانس منه یا قسمتمه که هر موقع میرم پای عابر بانک یک شخصی جلومه که تازه با عابر بانک آشنا شده از شدت ذوق و شوق نزدیکه افقی بشه  از اول که کارت رو اشتباه وارد دستگاه میکنه بعد اینکه فارسی رو انتخاب کرد کلا یکبار به صورت شمرده شمرده تک تک گزینه هاشو به صورت خوانا و با صدای رسا میخونه که منو هم در شادی خودش شریک بدونه حالا یکی از گزینه هارو انخاب میکنه و مغزش دیگه سیگنال نمیده هنگ میکنه و دکمه انصراف رو میزنه که کارت بیاد بیرون از دستگاه ، کارت رو دوباره وارد دستگاه میکنه اینبار یکم سرعت عمل بیشتری به خرج میده دوباره هنگ میکنه نمیدونم شاید مشکل از عصب کشی بدنشه آخه زود به زود هنگ میکنه فکر کنم یکجای بدنش برق دزدی داره که اینطور میشه  اینبار رو میکنه به منو با یک لحن فیس فیسو  میگه ببخشید چطور میتونم رمزم رو عوض کنم؟؟؟ من با دیدن گزینه مانده حساب کارمزد 100 تومن یک نفس عمیق میکشم و میگم کارتتون مال این بانک نیست باید با عابر بانک خودش انجام بدید. طرف با گفتن یک واقعااااااااااااا کش دار کلی عمشو مورد لطف و عنایت بنده قرار میده و با سلام و صلوات اینجانب از دستگاه خودپرداز کنده شده و به خوبی و خوشی شرشو کم میکنه

حواس پرتی

از حواس پرتی ما زدیم دو تا نظر رو به جای تایید کردن پاک کردیم همینجا از مسلم عزیز و اون یک کاربر عزیز که اسمشو یادم رفته عذر خواهی میکنم امیدوارم ببخشند اگرم نبخشیدند خوبیش اینه دستتون به من نمیرسه  حالا ذهن و عقل ما خوب کار میکرد اینم اضافه شد روش چه کنیم دیگه باید بریم یک سر بزنیم به این بازیافتیا بلکه افاقه کنه و خوب بشیم. البته اگر به عنوان کود نریزنمون پای درختا خلاصه بابت تاخیر در نوشتن عذر میخوام از شنبه یکم سرعت کارو میبریم بالا و بیشتر چرت و پرت مینویسیم شما هم کمک کنید بد نیستااااااااااااا

پشه

امشب بحث خیلی خیلی حیاتیه مسئله فقط من نوعی نیستم (زارت عجب جمله ی فلسفیی) مسئله یک جامعه است که داره خونش مکیده میشه آره من روی حرفم با توئه بیشعوره آره خود تو آخه پشه تو مگه سرما حالیت نمیشه داداش یا خواهر من!!! خب هوا سرده نمیبینی شبا مردم از شدت سرما شصتا پتو میندازند رو خودشون صبحم قندیل بسته میرند سر کار؟ خب اگر کاپشنم پوشیده بودی د لامذهب تا الان سر ما روت اثر کرده بودو رفته بودی خب از سال پیش تا الان چه مرگتون شده که مثل سیریش ولمون نمیکنین!!!

برعکس

دنیای بر عکسیه وقتی احتیاج داری به اینکه دور آدم شلوغ باشه اونقدر تنها میشی که هر کاری میکنی اکوی صداتو میشنوی. بعضی وقتا هم از شدت تنهایی اگر کاری برای موجبات خنده و رفع این یکنواختی بکنی (درسته منظورم همینیه که فکر میکنید) ممکنه از شدت صداش خودتونم بترسید و از ترسحات گازیش کل ریه و سیستم تنفسیتون به فنا بره. و گاهی وقتا کافیه احتیاج به کمی تنهایی و آرامش داشته باشی از مورچه و سوسک گرفته تا آدمی که ده ساله ندیدینش رویت میشه و آرامش که نمیزارند برای آدم هیچ ، کاری میکنند از زندگی سیر بشی. کلا دنیای ما ایرانیا یک هارمونی خاصی با خواسته هامون داره خدایا یک نگاه به دنیای ما آدمای ایران بنداز فکر کنم سیم مثبت و منفی دنیامون برعکس وصل شده کلا به هرچی فکر میکنیم بر عکس میشه