سلام. وبلاگ من تمام مطالبش از خودمه و از جایی کپی نشده و تماما از ذهن بیمار خودم (شوخی بودا) سرچشمه میگیره و اگر مطلبی از خودم نباشه مطمئن باشید ذکر میکنم.
ممنون میشم اگر جایی از مطلبم استفاده میکنید حتما بگید از وبلاگ من بوده.
با نظراتتون منو بیش از پیش ذوق مرگ کنید :دی
یا حق
ادامه...
یکی از بدترین شکنجه ها که سخت ترین آدم ها هم زیرش طاقت نمیارند و لب به اعتراف باز میکنند پاک کردن سفره ی شام و ناهاره آخه چرا همیشه این قرعه به نام من میفته خدا پدر مادر کسیکه سفره ی یکبار مصرف رو اختراع کرد کل الیوم بیامرزه
عوضش من با زرنگی تمام میشینم پای سفره. بعد ک خواهرام کل سفره رو جمع کردن و من همچنان نشسته بودم میگم دسمال سفره رو بیارین خودم پاک میکنم. بهتره که. از زیر بار شکنجه عظیم سفره جمع کردن خلاص میشی
aaaaaaaaaaah hamishe inkaro be manam midan
واقعا خدا پدر و مادرشو بیامرزه

واقعا. الهی آمین
حالا یادت میمونه روزنامه بخری
فردا میریم یک خروار روزنامه میخرم
عباس پسر جان امروز نوبت شماست سفره دستمال کنی چون خیلی مشتاقی این و بهت میگم
ممنون کلی خوشحالمون کردی
عوضش من با زرنگی تمام میشینم پای سفره. بعد ک خواهرام کل سفره رو جمع کردن و من همچنان نشسته بودم میگم دسمال سفره رو بیارین خودم پاک میکنم.
بهتره که. از زیر بار شکنجه عظیم سفره جمع کردن خلاص میشی
این زرنگیه؟ آفرین به این زرنگی ادامه بدید
عجب کاری نداره که!
فکر کنم تاحالا قسمتتون نشده ها
من پست هایت را می خوانم قطعا و هرچند با تاخیر .. ساده و صمیمی هستی و ..خوب.
ممنون نظر لطفتونه
آره ، منم خیلی بدم میاد
همیشه سعی می کنم فرار کنم اما نمی شه
به قول بابام عادم گربه ی خونه باشه کوچک خونه نباشه
ایول عجب جمله ای گفته پدرتون
مگه سفره میندازید نه بابا روی روزنامه بیتره پولشم قبلا دادی
استفاده بهینه
روزنامه هامون تموم شده