عاشقی بد دردیه

از قدیم گفتند عاشقی بد دردیه  بعدش یکنفر که عاشق بوده ازین خفناش!!! مثل اینکه گشنش (این کلمه معادل گرسنه است  ) میشه میگه گور بابای عاشقی شکمو عشق است خوب که میخوره ، میبینه ای دل غافل اگر زود دست به کار نشه یا میریزه رو زمین یا میترکه و همینجا میپاچه (معادل کلمه میپاشه  ) به در و دیوار قیافشم تحت فشار اینطور بوده  خلاصه دستشویی رو پیدا میکنه و خوب که خودشو خالی کرد به این جمله بسی شگرفت و فلسفی میرسه که:

عاشقی بد دردیه ، ولی تاحالا گشنگی (که در بالا اشاره شد) نکشیدی عاشقی از یادت بره و بعد ها کامل ترش این شد که تاحالا دستشوییت نگرفته تا همه چیزو یادت بره